یکی یه دونه یاسین یکی یه دونه یاسین ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

تقدیر یک فرشته

فرشته زمستانی ام یاسین جان: به قاب نگاهم خوش آمدی ...

 

 

    يا رب اين نوگل خندان که سپردی به منش

 

 

می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

   

تبریک روز مادر

چه قدر دوست داشتم میتونستی حرف بزنی و بهم تبریک بگی امسال دومین سالیه که با تو و کنار همدیگه هستیم و این روز خوش رو سپری میکنیم یادمه پارسال که تازه اومده بودی اونقدر کوچولو و ریزه میزه بودی که صدای گریه هات به زور شنیده میشد بابایی برا اولین بار واسم یه کیک خوشمزه خرید نمیگم سالای قبل هم کادو میداد اما پارسال یه کیک خوشگل خرید خونه باباحاجی بودیم دور همی خیلی خوش گذشت امسال نمیدونم کادوی بابایی چیه ولی هرچی که باشه حتما دوتایی خریدینش من مطمئنم الهی قربون دستای کوچولوت گل زندگی مامان  دستت درد نکنه ممنونم ...
18 فروردين 1394

تولد یاسین جان

             چقدر منتظر این روز بودم  عزیز مامان الهی صد ساله شی  عزیز نازم الهی همیشه شاد و سلامت باشی پسر شیرینم الهی همیشه بهترین باشی تــــــــــولدت مبــــــــــــــارک گل نازم   ...
15 دی 1393

سرآغاز

خداوند زندگی را آفرید، مادر را خلق کرد، خداوند شادی را آفرید و کودکی متولد شد، خداوند زیبایی را آفرید و مادر لبخند کودکانه اش را نظاره کرد، خداوند آرامش را آفرید و کودکی درآغوش مادرش به خواب رفت، خداوند نشاط را آفرید و عشق را آفرید همان لحظه که این جمله را از زبان کودک شنید: مادر دوستت دارم ... ...
14 دی 1393
1